Avaye Baran
Ehsan Khaje Amiri
3:28خسته ام از لبخند اجباری خسته ام از حرفای تکراری خسته از خواب فراموشی زندگی با وهم بیداری این همه عشقای کوتاه و این تحمل های طولانی سرگذشت بی سرانجام گمشدن تو فصل طوفانی حقیقت پیش رومون بود ولی باور نمیکردیم همینه روز روشن هم پی خورشید می گردیم نشستیم روبروی هم تو چشمامون نگاهی نیست نه با دیدن نه با گفتن به قدر لحظه راهی نیست نه با دیدن نه با گفتن به قدر لحظه راهی نیست این همه عشقای کوتاه و این تحمل های طولانی سرگذشت بی سرانجام گمشدن تو فصل طوفانی من و تو گم شدیم انگار تو این دنیای وارونه که دریاشم پر از حسرت همیشه فکر بارونه سراغ عشقو می گیریم تو اشک گریه ی آخر تو دریای ترک خرده میون موج خاکستر این همه عشقای کوتاه و