Feragh
Mohammadreza Shajarian
همای اوج سعادت، به دام ما افتد همای اوج سعادت، به دام ما افتد اگر تو را گذری، بر مقام ما افتد، یار حباب وار براندازم، از نشاط کلاه اگر ز روی تو عکسی، به جام ما افتد شبی که ماه مُراد، از افق طلوع کند شبی که ماه مُراد، از افق طلوع کند بُوَد که پرتو نوری، به بام ما افتد ملوک را چو رَه خاکبوس اين در نيست کی التفات مجال سلام ما افتد